دره گل زرد در غرب روستای آبدر واقع شده است و دارای چشمه آبی گوارا و روان می باشد که زیبایی وصف ناپذیری خلق نموده است که میتوان به روایت تصویر دید
در ادامه مطلب تصاویر بیشتری ببینید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
زمستان 92 - اول ژانویه 2014 | 2 | 309 | rashtooiy |
تصاویری زیبا و پاییزی از طبیعت زیبای روستای آبدر | 1 | 312 | rashtooiy |
نظرات خوانندگان | 3 | 542 | rashtooiy |
ماه محرم | 6 | 253 | rashtooiy |
دره گل زرد در غرب روستای آبدر واقع شده است و دارای چشمه آبی گوارا و روان می باشد که زیبایی وصف ناپذیری خلق نموده است که میتوان به روایت تصویر دید
در ادامه مطلب تصاویر بیشتری ببینید
تصاویر زیر توسط آقای احمدرضا طاهری ارسال گردیده
از روستای آبدر
برای مشاهده همه تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمائید
عکسهای زیر توسط عکاس حرفهای آبدر "قصر یخی کیوان"
آقای شهاب مرادی ارسال گردیده
برای مشاهده منتخب عکسها به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
عکس ارسالی از جواد مرادی - پسر حسن مرادی
با سلام خدمت شما
منتخبی از بهترین تصاویر مربوط به ماه محرم 1437
آبان 1394
در سرورهای یوتیوب و آپارات و میهن ویدئو قرار گرفته و لینک آن برای مشاهده به شرح زیر در اختیار شما قرار می گیرد
کلیپ کوتاه از مداحی آقای رضایی در سرور یوتیوب
کلیپ کوتاه از مداحی آقای رضایی در سرور آپارات
کلیپ دو دقیقه ای از هیئت در سرور یوتیوب
کلیپ دو دقیقه ای از هیئت در سرور آپارات
کلیپ دو دقیقه ای از هیئت سرور میهن ویدئو
فیلم بیست و یک دقیقه ای از روز عاشورا در سرور یوتیوب
فیلم بیست و یک دقیقه ای از روز عاشورا در سرور آپارات
فیلم بیست و یک دقیقه ای از روز عاشورا سرور میهن ویدئو
تصاویر ماه محرم 1394 روستای آبدر _ ارسالی از آقای نور محمد رضایی
برای مشاهده عکس های بیشتر به ادامه مطالب بروید
عکس ها و خاطراتی از ماه محرم سال 92
آمدی ای ورکواز
آمدی ای ورکواز امســــــــال از ناون دوباره
آمدی همراه جعفــــر خانِ خوش قد و قواره
سبز و خرم باشی و هر سال می آیی همـــاره
می رسی با شعر و شادی و گل و ساز و نقـاره
تا بریزی معدهی تقّی و نقّی و حســـــن بگ/ ورکواز امســــــــــــــال هم عیدت مبارک
با صدای گرم داوودی بخوانم شعرهـــــــایت
چون که سرسبزی همیشه خرمی باشد سزایت
می کنم شرکت همیشه در عروسی و عــزایت
توی دیگ و توی صحرا می زنم هر دم صدایت
هر کسی بدگویدازتو، تویگوشش میزنم چک/ ورکواز امســــــــــــــال هم
شعر آپارتمو از جناب آقای اسدالله حیدری به نام فارسی آپارتمان که با گویش نهاوندی سروده شده
شَرِموُ بزرگ بیَه
شرِمُو بزرگ بیَه، هَمش بیَه آپارتمو
اُخونای پنج دری، رفته دِیَه اَ یادمُـو
تخت مِزَن مِین قِلا همیشه فصلِ تاوسو
سِیل بالا مِکِردی پُر بی هوا اَ بادکپو
پا ایواره هِی گِدا بی میاما درِ خُنَه
یه شمایل دسِشو، رو شُنَشُ یِه اَمونَه
هرزه پوشه وا مِکِرد نِنَم مِرَفت صنوخُنَه
شاته و گِرده میاوِش تا او بیشتر بَخونَه
یه اجاقِ گِلی بی همیشه دامُون قِلا
دیَه هی روش مِقُلِس تا وقتی که آقام بیا
سُفرنَه وقتی مِناختن اشتها داشتیم همه
یه کاسه تلیت مخوردیم،
آبدر محله بالا نزدیک جاده
غروب یک شب برفی - روستای آبدر - کوچه باغ
آمار روستای آبدر مطابق سرشماری 1390 مرکز آمار ایران
آدرس آماری | جمعیت | مرد | زن | تعداد خانوار | ||||||
1302020001074200000 | 753 | 385 | 368 | 226 |
ملایر دارای دویست و بیست روستا میباشد که از روستاهای شهرستان ملایر میتوان از این روستاها نام برد:
تصاویری زیبا و پاییزی از طبیعت روستای آبدر
برای مشاهده ادامه تصاویر به ادامه مطلب یا لینک زیر بروید
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬میگریند. دکتر علی شریعتی
حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند. دکتر علی شریعتی
اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا... دکتر علی شریعتی
آنان که رفتند......
ابویزید بسطامی را پرسیدند:
که این پایگاه به دعای مادر یافتی، این معروفی (شهرت) به چه یافتی؟
گفت: آن را هم به دعای مادر، که شبی مادر از من آب خواست. بنگریستم در خانه آب نبود، کوزه برداشتم.
به جوی رفتم آب بیاوردم.چون بر سر مادر آمدم، خوابش برده بود. با خود گفتم
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود ،همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر
ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت ولادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر , مجموعه ای از اس ام اس برای تبریک این روز به پدران گرانقدر را آماده کرده ایم .
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت / جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک / دیوار حرم به احترام تو شکافت . . .
———- اس ام اس روز پدر ———
زان سبب ماه رجب ماه خداست / که اندر آن میلاد شاه لافتی ست
شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت: / چون که صد آمد نود هم پیش ماست
———- اس ام اس ولادت امام علی ———
حجت حق، از حریم حق، به امر حق عیان شد
روشن از نور رخش، ارض و سما، کون و مکان شد
خانه زاد حق ولادت یافت اندر خانه ی حق
حق به مرکز جا گرفت، باطل گریزان از میان شد . . .
اس ام اس تبریک روز مادر ۹۱
تقدیم به مادر مهربانم:
خداوندا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است . . .
مادرم دوستت دارم ، روزت مبارک
.
.
.
خدا به بنده گفت: بنده من یازده رکعت نماز شب بخوان
بنده به خدا میگه : خدایا آخه من ... خسته ام نمی توانم
خدا: عیبی ندارد دو رکعت نماز (شفع) و یک رکعت نماز (وتر) بخوان
بنده: خدایا حال ندارم ، برایم مشکله نیمه شب بیدار شم.
خدا: بنده من قبل از خواب این سه رکعت رو بخوان .
بنده : خدایا سه رکعت زیاده.
خدا : بنده من فقط یک رکعت نماز ( وتر ) بخوان
بنده : خدایا امروز خیلی خسته ام راه دیگه ای نداره
خدا : بنده من قبل از خواب وظو بگیر و رو به آسمان فقط بگو : یا الله
بنده : خدای من توی رخت خوابم. اگه بلند شم خواب از سرم میپره
خدا : بنده من .....
گفتم : خدایا از همه دلگیرم فرمود : حتی از من ؟
گفتم : خدایا دلم را ربودند فرمود : بیش از من؟
گفتم : خدایا چقدر دوری فرمود : تو یا من ؟
گفتم : خدایا تنهاترینم فرمود : پس من ؟
گفتم : خدایا کمک خواستم فرمود : از غیر من ؟
گفتم : خدایا دوستت دارم فرمود: بیش از من ؟
کوله بارم بر دوش ، سفری باید رفت
سفری بی همراه ،
گم شدن تا ته تنهایی محض ،
یار تنهایی من با من گفت :
هرکجا لرزیدی ،
از سفر ترسیدی ،
تو بگو ، از ته دل
من خدا را دارم ...
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیمنجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار .......
كودكي كه آماده تولد بود نزد خدا رفت وپرسيد:مي گويند فردا شما مرا به
زمين مي فرستيد اما من به اين كوچكي وبدون هيچ كمكي چگونه ميتوانم براي زندگي به
آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد:از بين تعداد بسياراز فرشتگان من يكي رابراي تو در نظر
گرفته ام او از تونگه داري خواهد كرد.
اما كودك هنوز مطمئن نبود كه ميخواهد برود يا نه اما اينجا در بهشت من هيچ
كار ي جزخنديدن وآواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستنند
خداوند لبخند زد فرشته تو برات آواز خواهد خواند هر روزبه تو لبخند
خواهد زد عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود
كودك ادامه داد من چطورمی توانم بفهمم مردم چه ميگويند وقتي زبان آنها
نمي دانم. خداوند او را نوازش كرد و گفت:فرشته تو زيبا ترين و شيرين ترين واژه
هايي را كه ممكن است بشنوي در گوش تو زمزمه خواهد كرد وبا دقت وصبوري به تو ياد
خواهد داد كه چگونه صحبت كني.
كودك با ناراحتي گفت وقتي ميخاهم با شما صحبت كنم چه كنم؟
اما خداوند براي اين سوال هم پاسخي داشت:فرشته ات دستهايت را در كنار هم
قرار خواهد دادو به تو ياد خواهد داد كه چگونه دعا كني.
كودك سرش را بر گرداند و پرسيد شنيده ام كه در زمين انسانهاي بدي هم زندگي
مي كنند چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟
خداوند گفت فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد.حتي اگر به قيمت جانش تمام
شود.كودك با نگراني ادامه داد اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم
شما را ببينم ناراحت خواهم بود
خداوند لبخند زد وگفت فرشته ات هميشه درباره من باتو صحبت خواهد كرد وبه
توراه بازگشت نزد من را خواهد آموخت گرچه من هميشه در كناره تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صدايي از زمين شنيده مي شود.كودك مي
دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند. او به آرامي يك سئوال از خداوند
پرسيد خدايا اگرمن حالابرم لطفا نام فرشته ام را به من بگويي
خداوند شانه او را نوازش كرد و پاسخ داد:
نام فرشته ات اهميتي ندارد به راحتي مي تواني او را ((مادر)) صدا كني
تعداد صفحات : 2