گفتم : خدایا از همه دلگیرم فرمود : حتی از من ؟
گفتم : خدایا دلم را ربودند فرمود : بیش از من؟
گفتم : خدایا چقدر دوری فرمود : تو یا من ؟
گفتم : خدایا تنهاترینم فرمود : پس من ؟
گفتم : خدایا کمک خواستم فرمود : از غیر من ؟
گفتم : خدایا دوستت دارم فرمود: بیش از من ؟
کوله بارم بر دوش ، سفری باید رفت
سفری بی همراه ،
گم شدن تا ته تنهایی محض ،
یار تنهایی من با من گفت :
هرکجا لرزیدی ،
از سفر ترسیدی ،
تو بگو ، از ته دل
من خدا را دارم ...
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم